ـ نماز اولین پرسش در قبر
در اخبار و روایات بسیارى وارد شده است که اولین پرسش و سئوالى که خداوند در قیامت از بندگانش مىنماید نماز است و در واقع نماز همان عددى است که همه اعداد در کنار او قابل شمارش مىباشند و اگر آن عدد نباشد سایر اعداد به حساب نمىآیند.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: حافظوا على الصلوات الخمس فانّ الله ـ عزّ وجلّ ـ إذا کان یوم القیامة یدعوا العبد فاوّل شىء یُسأل عنه الصلاة فان جاء بها قامةً والاّ رُخّ به فى النّار.
«نمازهاى پنجگانه را محافظت کنید زیرا روز قیامت که مىشود خداوند بندهاش را فرا مىخواند و نخستین چیزى که از او مىپرسد نماز است اگر آن را بطور کامل انجام داده باشد (به بهشت مىرود) و گر نه در آتش افکنده مىشود»(1).
و نیز فرمودند: «اوّل چیزى از عمل بنده که در روز قیامت در آن نظر شود نماز است اگر به کمال و تمام آراسته باشد قبول واقع گردد و عملهاى دیگر به تبع آن هم مقبول گردد و اگر ناقص بود مردود شود و دیگر اعمال در رد شدن به آن ملحق شوند»(2).
و از امام صادق(علیه السلام) رسیده است که فرمودهاند: «وقتى بنده فرداى قیامت در مقابل خداى عز وجل قرار گرفت اولین چیزى که از او سئوال مىکنند نمازهاى واجب، زکات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولایت ما اهل بیت است»(1).
مسابقه اینترنتی نماز
«پرورگارا، مرا و نسل مرا از نمازگزاران قرار ده. پروردگارا، این دعا را قبول کن.» (ابراهیم: 40)
اولین
مسابقه اینترنتی «انصار الصلاة» از سوی سرپرستی مدارس جمهوری اسلامی ایران
در کویت به منظور ترویج فرهنگ نماز در بین دانش آموزان مدارس ایرانی و
خانواده های گرامی آن ها و نیز فرهنگیان گرامی شاغل به تدریس در مدارس
ایرانی و خانواده های آن ها از برخی مفاهیم متعالی مربوط به نماز تنظیم
شده است که خدمت شما تقدیم می شود.
امید است همه ما جزو نمازگزاران باشیم و ارتباطمان را با این ریسمان آسمان محکم تر کنیم.
لطفا سؤالات و شرایط مسابقه را دانلود کنید
مهلت پاسخ به سؤالات تا تاریخ 25 / 1 / 1389
یک جلد قرآن متعلق به سده اول هجری. واقع در بخش اسلامی موزه بریتانیا
بارگذاری شده توسط خالق
???? میلادی
کاربر:سندباد
انصار الصلاة شما را به یاری فرامی خواند
از اهل نماز که دوست دارند نقشی از خود در عرصه اینترنت بر جای گذارند دعوت می شود تا با مشارکت در وب گروه «انصار الصلاة» هر مطلب، تصویر، فیلم، یا صوتی را که مناسب می دانند برای استفاده دیگران عرضه نمایند.
خداوند همه ما را جزو انصار الصلاة قرار دهد. آمین
نماز امام
حماد وقتی دستی بر موهای سپیدش کشید گرد پیری را بر سرو روی خود حس کرد.روی زانوهایش جا به جا شد ودر چهره زیبا ودوست داشتنی امام خیره گشت .هر چه او را بیشتر می نگریست دلش روشنتر می شد . در محضر امام کس دیگری نبود .او بود ومولای خودش.صورت امام صادق (ع)مثل ستاره ای نقره ای می درخشید.از حالت امام فهمید قصد دارد چیزی بگوید.خودش را جمع وجور کرد. لب های امام از هم باز شد وبا رویی گشاده پرسید می توانی یک نماز نیک ودرست بخوانی؟
حماد یکه خورد وسر را پایین انداخت .منظور امام را نمی فهمید .شک ودو دلی وجودش را فرا گرفت.بعد سر را بالا آورد.چین وچروک پیشانیش زیاد تر شده بود ونشان می دادسخت در فکر است.با تردید جواب داد چگونه نتوانم.در حالیکه سالهاست نماز می خوانم.
امام چشمان خود را به او دوخت وفرمود ضرر ندارد برخیز ونمازی بخوان.ببینم چگونه می خوانی؟حماد با اینکه ته دلش نگران بود خوش حال شد.به خود نهیب زد وگفت اگر نمازم هم عیب داشته باشد آن عیب با راهنمایی امام برطرف خواهد شد.برای همین درنگ نکرد دستها را بر زمین گذاشت وبا فشاری بر انگشتان نحیف ولاغرش از جا برخاست.سجاده نماز را پهن کرد ورو به قبله ایستاد.تکبیر را گفت ونمازش را آغاز کرد.سعی نمود نمازش را با دقت بخواند که عیبی نداشته باشد.
لحظه ها به کندی می گذشت.رکوع وسجده وتشهد.وقتی سلام نماز را داد رویش را به سوی امام چرخاند.نگاهش پر از انتظار بود.
امام سرش را بلند کرد وبا لحنی پر از مهر گفت نمازت را خوب نخواندی.
حماد گردن را بالا کشید وبا تعجب به امام نگریست.حضرت ادامه داد برای مردی که شصت-هفتاد سال از عمرش می گذرد بد است که نتواند یک نماز کامل با رعایت همه شرایط آن بخواند .
عرق شرم بر پیشانی حماد نشست.کمی خجالت کشید واحساس کرد تا بحال چقدر غافل بوده است .سالهای سال نماز خوانده ولی نمازش کامل نبوده است. با خودش گفت ای کاش به فکر خودم رسیده بود و زودتر از امام می پرسیدم.
ولی هنوز هم دیر نبود.برای همین رو به امام کرد وگفت فدایت گردم!شما نماز کامل را به من یاد بدهید.امام از علاقه حماد استقبال کرد واز جا برخاست. حماد هم خود را آماده کرد تا ببیند نماز درست وواقعی چگونه است .
در آن لحظه اگر تمام دنیا را به او می دادند آنقدر خوشحال نمی شد.
لحظات برای او به کندی می گذشت.امام را نگاه کرد امام دست ها را آزاد کرد کنار بدن رها کرده بود.
انگشتان کشیده ولاغر او کنار هم قرار داشت .پاهایش هم صاف واستوار بود.بین هر دوقدم هم از سه انگشت باز بیشتر فاصله نداشت.تمام بدن حتی انگشتهای پا نیز روبه قبله بود.ناگهان دستهای امام به آرامی بالا رفت وبا فروتنی وتوجه کامل آماده تکبیر نماز شد.کمی بعد صدای آسمانی او در گوش حماد طنین انداخت الله اکبر .بعد آوای دل انگیز امام را شنید که با قرائتی زیبا ودرست سوره حمد را می خواند .
حماد با لذت نگاه می کرد ودلش از شادی لبریز بود. احساس می کرد فرشته های آسمانی بر رویش نور می پاشند.امام را نگریست.مثل اینکه در این دنیا نبود.غرق در نمازش بود. حالتش نشان می داد با بزرگترین موجود عالم سخن می گوید هیچ صدایی را نمی شنود وهیچ چیزی را نمی بیند. وقتی سوره حمد تمام شد سوره توحید را همان طور روان وزیبا شروع کرد بسم ا...
وقتی سوره توحید به پایان رسید حماد باز هم دقت کرد .امام به اندازه یک نفس کشیدن صبر کرد.بعد دست های خود را تا کنار صورت بالا آورد.در همان حال صدایش بلند شد الله اکبر
آن گاه به رکوع رفت .کف دستها را برسر زانوها قرار داد .حماد با دقت نگاه کرد انگشتان او از هم باز بودوزانوها به عقب داده شده بود به طوری که پاها مستقیم وراست شده بود.
چیزی که حماد را متعجب می ساخت حالت قرار گرفتن امام بود.باز هم نگاه کرد .اشتباه نمی کرد .کمر او چنان صاف ومساوی قرار گرفته بود که اگر قطره آبی را روی کمرش می ریختند به هیچ طرف نمی ریخت با نگاهی دقیق سراپای امام را کاوید .گردن زیبای او حالتی کشیده داشت سر را محکم نگاه داشته بود به خوبی دیده می شد که سر به پایین نیفتاده است .در همان حال چشمها را بر هم نهاد وبه آرامی ذکر رکوع را شروع نمودسبحان ربی العظیم وبحمده.
بعد از تمام شدن رکوع امام راست ایستاد وبعد از مکثی کوتاه صدای آرام او در اتاق پیچید سمع الله لمن حمده.
در همان حال دستها را تا مقابل صورت آورد وگفت الله اکبر.
دراین هنگام به سوی سجده روان گشت .دوکف دست را جلوی زانوها و کنار صورت بر زمین گذاشت . حماد به دست امام توجه کرد . انگشتان او کنار هم گذارده شده بود . امام ذکر سجده را آغاز نمود سبحان ربی الاعلی و بحمده .
حماد هنگامی که امام ذکر سجده را می گفت حالت سایر اعضای امام را در نظر گرفت اعضای بدن به شکل آزاد و باز قرار داشتند . دست ها را به بدن نچسبانده وتکیه بدن روی پا ها گذاشته شده بود . هشت جای بدن روی زمین قرار گرفته بود .
در نگاه حماد نور اشتیاق برق می زد . باهر نگاه چشمانش به چند نقطه گره می خورد .اول پیشانی-بعد دو کف دست ودو زانو سپس دو سر انگشت بزرگ پا ودر آخر نوک بینی.
سجده امام پر از شکوه بود .رهبر بزرگ ودوست داشتنی او سر بر خاک می سایید. اوج بندگی را در سجدهامام می دید.وجودش در این حال مثل آ بشاری از نور بود که نسیمی از بهشت بر او می وزید وعطر دل انگیزی را در هوای آنجا پراکنده می ساخت. با حرکت امام
حماد به خود آمد .او به آرامی سر از سجده بر می داشت .وقتی نشست با صدایی ارام ومطمئن گفتالله اکبر .بعد در حال نشستن بدن خود را روی پای چپ انداخته وپشت پای راست را روی کف پای چپ قرار داد . پیدا بود امام ذکر دیگری را بر زبان می آورد.حماد توجه کرد .صدای امام به گوشش رسید استغفرالله ربی واتوب الیه.
سپس الله اکبرگفت وبعد از آن به سجده دوم رفت وآن سجده را همچون سجده اول تمام کرد.
حماد با خود فکر می کردنمازهای خودش کجا ونماز امام کجا؟ولی باز دیر نشده بود .احساس کرد امروز دری از بهشت به رویش گشوده شده بود.در این فکر ها بود که امام رکعت دوم نماز را تمام کرد وبا سر بر داشتن از سجده آماده خواندن تشهد شد.حماد با کنجکاوی به امام خیره گشت.امام در دنیای دیگری سیر می کرد .صورتش چلچراغ نور شده بود .به دست های او بر روی زانوها نگاه کرد.انگشتان دست از یکدیگر باز بود وبا فروتنی ذکرهای تشهد را می گفت وبعد سلام را.وقتی تشهد وسلام تمام شد امام نماز را تمام کرد ورو به حماد کرد.
حماد غرق در تماشای چهره زیبای امام شد.حس می کرد روحش به سوی او پر کشیده واعماق جانش سر شار از شیرینی ایمان شده است. دریافت امام می خواهد چیزی بگوید.چشم به لب های امام دوخت .غنچه ی لب های امام داشت به گل می نشست .
ای حماد چنین نماز بخوان.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
{نماز اول وقت امام}
تنی چند نقل کرده اند که ما در آغاز فکر می کردیم حضرت امام خمینی(ره)خدای نکرده نماز اول وقت را از روی تظاهر وریا می خوانند!به همین جهت،سعی داشتیم که اگر بر ما ثابت شد که این کار بر اساس ظاهر سازی انجام می دهد،جلوی آن را بگیریم!
چنین اندیشه ای باعث شده بود که بارها به گونه های مختلف ایشان را امتحان کنیم!به طور مثال یک بار سفره ی غذا را درست در اول وقت نماز انداختیم. یک بار هنگام رفتن به سفر را،اول وقت نماز قرار دادیم؛ولی دیدیم که حضرت امام- قدس سره- در این گونه موارد می فرمودند:«شما غذایتان را بخورید.من هم نمازم را می خوانم،آن وقت هر چه باقی ماند،می خورم.» یا مثلا موقع مسافرت می فرمودند:«شما بروید،من هم می آیم وبه شما می رسم.»
مدت ها گذشت وما مشاهده کردیم که نه تنها نماز اول وقت ایشان ترک نشد،بلکه امام،ما را هم به خواندن نماز در اول وقت،واداشتند.
گلهای باغ خاطره،صفحه ی14
به نام خداوند بخشنده و مهربان
{ثواب زیاد ذکر تسبیحات اربعه}
رسول اسلام(ص)می فرماید:"در معراج،داخل بهشت شدم،در آنجا سرزمینی دیدم که فرشتگان با خشت هایی از طلا ونقره بنایی می سازند وهر ازچند گاه دست از کار می کشیدند.از آنها سوال کردم:چرا گاهی دست از کار می کشید؟
در جوابم گفتند:"هر گاه که مؤمنی ذکر تسبیحات اربعه را می گوید،ما برایش بنایی استوار می کنیم،هر گاه آنها از ذکر باز می ایستند،ما هم دست از کار می کشیم،تا این که مؤمن دوباره لب به تسبیح وذکر خدا بگشاید."
تسبیحات اربعه،جزو ذکر نماز است که ثواب و اجر بسیاری را خداوند بر این ذکر قرار داده است.چه خوب است انسان در همه حال به این دعای فضیلت دار را توجه و مداومت داشته باشد.
ارشاد القلوب دیلمی،صفحه ی85
به نام خداوند بخشنده و مهربان
{سبب دوری شیطان}
حدیثی از رسول اکرم(ص)نقل است که می فرماید:
«شیطان تا زمانی که فرزند آدم نسبت به نمازهای واجب تعهد دارد ومراقب نمازهای یومیه اش می باشد،از او می ترسد،اما وقتی که نمازها را ضایع کند ونسبت به آنها بی توجه و بی قید باشد،شیطان بر وی چیره می شود واو را در گناهان بزرگ غرق می کند.»
شیخ طوسی در"تهذیب"از شخصی به نام"یسع بن عبدالله"نقل کرده که می گوید:«به امام صادق(ع)گفتم:من گاهی برای حاجت یا نیازی که دارم سه بار استخاره می کنم که هیچ یک طبق میل من نیست وبر سر دو راهی تصمیم می مانم.
امام(ع)فرمود:«استخاره را هنگام نماز انجام بده،چون شیطان در هنگام نماز از انسان دور می شود.آن گاه ببین در قلبت چه می گذرد،به همان توجه کن وقرآن را باز کن.هر رهنمودی که در آن دیدی،همان را عمل کن.»
چهل حدیث(رسولی محلاتی)،جلد1،صفحه ی66،67